کلیسای جامع میلان یا دومو، دومین کلیسای بزرگ ایتالیا و سومین کلیسای بزرگ جهان، یکی از برجستهترین شاهکارهای معماری گوتیک در اروپا است که با زیبایی و بزرگی خود هر ساله میلیونها گردشگر را به خود جذب میکند.
این کلیسا، که به مریم مقدس تقدیس شده است ، در قلب شهر میلان واقع شده و بر روی میدان دلدوئومو، که مرکز تاریخی و فرهنگی این شهر است، سایه افکنده، کلیسای جامع میلان با سنگ مرمر سفید روشن ساخته شده است و در نور خورشید براق و درخشان به نظر میرسد.
نمای بیرونی کلیسا با جزئیات ظریف و هنرمندانهاش نگاه هر بینندهای را مسحور میکند. منارههای مرتفع، تندیسهای زیبا و تصاویری از حضرت عیسی، پیامبران، شهدا، فرشتگان و حضرت مادونینا (مادر خدا) بر فراز بنا دیده میشوند. تندیس طلایی حضرت مادونینا که در قسمت فوقانی کلیسا میدرخشد، به نماد شهر میلان تبدیل شده است.
فضای داخلی کلیسای جامع میلان نیز به همان اندازه باشکوه است. سقفهای مزین به نقوش رنگارنگ، ستونهای عظیم و قوسهای باشکوه، حالتی اسرارآمیز و باعظمت به فضا بخشیدهاند. کلیسا دارای پنج شبستان اصلی است که با ستونهای بلند و قوسهای منحنی از هم جدا شدهاند.
در شبستان اصلی، که به سمت شرق قرار دارد، تابوت حضرت سنت کارلو بورومئو (اسقف قدس محور) نگهداری میشود. در شبستانهای دیگر نیز تابوتهای دستاندرکاران ساخت کلیسا قابل دیدن هستند.
تاریخچه کلیسای جامع میلان
ساخت این کلیسا در سال ۱۳۸۶ شروع شد و تا سال ۱۹۶۵ ادامه یافت. بنابراین، حدود ۶ قرن زمان برد تا این کلیسا به شکل فعلی خود برسد. در طول این دوره، بسیاری از معماران، هنرمندان و حکام به ساخت و تزئین این کلیسا کمک کردند. برخی از آنها عبارتند از:
– جان گالئاتزو ویسکونتی:
حاکم میلان که سفارش طرح اولیه کلیسا را داد و با حمایت او ساخت بنا آغاز شد. وی نقشی کلیدی در تعیین سبک گوتیک کلیسا داشت.
– ناپلئون بناپارت:
در سال ۱۸۰۵ در کلیسای جامع میلان به عنوان پادشاه ایتالیا تاجگذاری کرد. او همچنین بودجه تکمیل نمای غربی کلیسا را تامین کرد و به سرعت بخشیدن به روند ساخت کمک کرد.
– لئوپولدو پولاک:
معمار برجسته سبک گوتیک در اروپای جنوبی، که در سال ۱۸۶۵ نقشه نهایی بخشهای باقیمانده را طراحی کرد و باعث شد پروژه وارد مراحل پایانی شود.
– جوزپه مِروچِ:
نجار و هنرمند ماهر که ساخت تندیس طلایی مادونینا (مادر خدا) را بر عهده داشت. این تندیس که بر فراز مناره اصلی کلیسا قرار دارد، به یکی از نمادهای شهر میلان تبدیل شده است.
معماری و جاذبههای کلیسای جامع میلان
کلیسای جامع میلان دارای ۱۳۵ مناره و بالغ بر ۳۴۰۰ تصویربرجسته ( تندیس ) است. طول آن ۱۵۸ متر، عرض آن ۹۲ متر، ارتفاع آن ۱۰۸ متر است و ظرفیت این کلیسا برای گنجایش ۴۰ هزار نفر است.
دارای پنج راهرو، پنج شبستان و ۵۲ ستون است. این کلیسا دارای چندین آثار هنری از جمله تابلوهای نقاشی، صحنههای عمود فروش و پلاکهای سنگ نورانی و نقشبرجستههای زیر است:
– مادونینا:
مادونینا یا مادر خدا، تندیس طلایی حضرت مریم است که در بالاترین نقطه کلیسای جامع میلان، روی مناره اصلی قرار گرفته است. این تندیس در سال ۱۷۷۴ ساخته شد و از آن زمان به بعد به نماد شهر میلان و حامی معنوی آن تبدیل شده است.
این تندیس با ارتفاع ۴ متر و پوشیده از ۳۹۰۰ ورقه طلای خالص، بهطور خیرهکنندهای در نور خورشید میدرخشد و از هر نقطهای از شهر قابل مشاهده است. موقعیت برجسته مادونینا به گونهای است که هم نماد حفاظت الهی و هم نشانهای از هویت فرهنگی و تاریخی میلان محسوب میشود.
هر ساله در روز ۸ دسامبر، که به عنوان روز تولد حضرت مریم مقدس جشن گرفته میشود، گروههای مذهبی، فرهنگی و شهروندان میلان به مناره اصلی کلیسا صعود میکنند تا از نزدیک تندیس مادونینا را مشاهده کرده و در مراسمهای ویژه شرکت کنند. این رویداد، پیوندی عمیق بین تاریخ، مذهب و فرهنگ شهری میلان ایجاد کرده است و به یکی از سنتهای دیرینه و مهم این شهر تبدیل شده است.
– لائولا:
لائولا یا “سفالهای خورشید”، نقشهای سفالین زرد رنگی هستند که روی بام کلیسای جامع میلان به چشم میخورند. این تزئینات در قرون وسطی نه تنها جنبه زیباییشناختی داشتند، بلکه بهعنوان نمادهای تجاری و صنعتی شهر نیز مورد استفاده قرار میگرفتند.
هر لائولا داستانی از تاریخ اقتصادی و اجتماعی میلان را روایت میکند. برخی از این نقشها نشاندهنده حرفههای خاص مانند آجرپزی، سفالگری، نجاری و سایر صنایع مهم آن دوره هستند. این نمادها نمایانگر جایگاه برجسته صنوف مختلف در ساختار اقتصادی و اجتماعی شهر بودند.
علاوه بر صنوف کاری، برخی از لائولاها به خانوادههای قدرتمند و نجیبزاده شهر مانند خاندانهای معروف ویسکونتی، سفورزا و بورجیا اشاره دارند. این تندیسها بیانگر نفوذ و قدرت این خاندانها در تاریخ میلان هستند.
رنگ زرد درخشان لائولاها در تضاد زیبا با سنگ مرمر سفید و صورتی کلیسا قرار دارد و جلوهای بصری منحصربهفرد به بام کلیسا میبخشد. این ترکیب رنگ و طرح، نمادی از شکوه، تاریخ و فرهنگ غنی میلان به شمار میرود و بازدیدکنندگان را به تحسین هنر و تاریخ این بنای باشکوه وامیدارد.
– گورگون:
گورگونها، در اساطیر یونان باستان، موجوداتی ترسناک و زشت بودند که نگاهشان میتوانست انسانها را به سنگ تبدیل کند. در واقع، گورگونها سه خواهر بودند به نامهای اسپرو، اِئوی و مدوزا. از میان این سه، تنها مدوزا قابل کشتن بود و داستانهای زیادی درباره او و سرنوشتش وجود دارد.
پرسئوس، یک قهرمان اساطیری یونانی و پسر زئوس، برای کشتن مدوزا مأموریت داشت. در این مسیر، او کمکهایی از آتنا، الهه حکمت و جنگ، و هرمز، پیامآور خداها، دریافت کرد. آتنا به پرسئوس سپری به شکل آینه داد که به او کمک میکرد بدون آنکه به طور مستقیم به مدوزا نگاه کند، سر او را از تنش جدا کند. پرسئوس با استفاده از این سپر آینهای، توانست سر مدوزا را بزند و آن را به آتنا تحویل دهد. پس از آن، آتنا سر مدوزا را روی سپر خود قرار داد تا بهعنوان نمادی از قدرت و حفاظت در یونان باستان شناخته شود.
اما سوال مهم این است که چرا نقشهای گورگون بر روی کلیسای جامع میلان حکاکی شدهاند؟ در این زمینه، چند نظریه وجود دارد. برخی معتقدند این نقوش برای ایجاد رعب و وحشت در دشمنان مسیحیت در دوران قرون وسطی طراحی شدهاند، بهویژه در برابر تهدیدات و چالشهایی که کلیسا و دین مسیحی با آن روبهرو بودند. برخی دیگر معتقدند این نقوش نشاندهنده تغییرات و تحولات فکری در فلسفه و هنر قرون وسطا هستند، جایی که تأثیرات فرهنگ باستانی یونان بر اروپا مشهود است. در نهایت، برخی نیز معتقدند که این نقوش بهعنوان نشانهای از احترام به تمدن یونان و روم باستان و تأثیر آن بر فرهنگ و هنر غربی در دوران قرون وسطی قرار داده شدهاند.
چه هر سه دیدگاه درست باشد، نقشهای گورگون در کلیسای جامع میلان نمادی از تاریخ، فرهنگ، هنر و باورهای پیچیده و جالب اروپا در آن دوران هستند.
این مقاله توسط هوش مصنوعی chatgpt نگارش شده است، لطفا نظرات خود را در رابطه با مقاله کلیسای جامع میلان برای ما کامنت کنید .